Wednesday, May 29, 2013

فقط جهت ثبت در تاریخ

عین توی فیلما ناامیدم. و عین توی فیلما دوست دارم دست یکی رو بگیرم و بریم توی شهر قدم بزنیم و حرف بزنیم و دقیقاً عین توی فیلما دوربین ِ زندگی فقط از دور مارو نشون بده و هیچ‌کس، هیچ‌حرفی رو از ما نشنوه و نبینه. مگر راه رفتن و حرکات دست موقع حرف زدن.

اصلاً به قول شهریار، می‌خواهم بروم صد پله پایین، با دریا گریه کنم. می‌آی؟


No comments:

Post a Comment